به دوستان لر نویس
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی....کین راه که میروی به هیچستان است!
از دیدن و خواندن تارنماهای فراوان دوستان لر و بختیاری،آدمی هم شاد می شود و هم نگران.شاد ازاین رو که جوانان بسیاری با علاقمندی به گستره ی خواندن و نوشتن و پژوهش وارد شده اند و نگران از این بابت که ممکن است جوانی کاردستشان بدهد و خدای ناکرده به بیراهه کشیده شوند.مطلب اقای مسعود تقی نجات،از اینگونه است.
این نوشتار نشان از خواندن بسیار و بسیار دارد اما سرانجام به هیچ پرسشی پاسخ نمی دهد بلکه حتا منظور نویسنده ی محترم هم ،در پرده ی ابهام میماند. که چه!گیرم که کرد و لر یکی باشندو با فارس هم هیچ نسبتی نداشته باشند،چه باید کرد؟حمله کنیم؟بزنیم و بکشیم و غارت کنیم؟!پس از آن چه بکنیم ؟اصلا بفرمایید برای چه این همه بخود زحمت داده ای و سختی کشیده ای؟برای اینکه به این نتیجه برسی که ما آریایی نیستیم و مثلا لولوبی و کاسی و چه وچه هستیم؟! خوب این چه دردی از من و تو درمان می کند؟......دریغ و درد وهزار واویلا! که به یگانه مرد مردانه ای چون دکتر زرین کوب بی حرمتی میکنی و از پور پیرار گواه ! ....اما شما دوستان گرداننده ی سایت لر،امید که شما هم در گرداب ساده انگاری و غرور ناشی از خواندن چند مقاله وکتاب نیفتید و همچون آن خانم محترم،به علت شباهت ظاهری آسترکی با آشتروک چی چی ،نتیجه نگیرید که پس آسترکی ها از خاندان سلطنتی چند هزارساله ی ایلامی هستند،انگار که این چند هزارسال در دریاچه ی نمک آنها را خوابانده باشند!
دوستان گرامی ،گذشته ،هرچه بود،گذشت.مردمی بودند مردمی آمدند جنگیدند صلح کردند دوباره مردمی امدند و....تا به ما .اینک برماست که آینده را ،فارغ از اینکه کردیم یا لریم یا فارسیم ویا...با هم وبرای هم ،بر بنیاد خردوخردوخرد،بسازیم.راه دیگری برای رسیدن به سعادت نداریم.وسلام
از دیدن و خواندن تارنماهای فراوان دوستان لر و بختیاری،آدمی هم شاد می شود و هم نگران.شاد ازاین رو که جوانان بسیاری با علاقمندی به گستره ی خواندن و نوشتن و پژوهش وارد شده اند و نگران از این بابت که ممکن است جوانی کاردستشان بدهد و خدای ناکرده به بیراهه کشیده شوند.مطلب اقای مسعود تقی نجات،از اینگونه است.
این نوشتار نشان از خواندن بسیار و بسیار دارد اما سرانجام به هیچ پرسشی پاسخ نمی دهد بلکه حتا منظور نویسنده ی محترم هم ،در پرده ی ابهام میماند. که چه!گیرم که کرد و لر یکی باشندو با فارس هم هیچ نسبتی نداشته باشند،چه باید کرد؟حمله کنیم؟بزنیم و بکشیم و غارت کنیم؟!پس از آن چه بکنیم ؟اصلا بفرمایید برای چه این همه بخود زحمت داده ای و سختی کشیده ای؟برای اینکه به این نتیجه برسی که ما آریایی نیستیم و مثلا لولوبی و کاسی و چه وچه هستیم؟! خوب این چه دردی از من و تو درمان می کند؟......دریغ و درد وهزار واویلا! که به یگانه مرد مردانه ای چون دکتر زرین کوب بی حرمتی میکنی و از پور پیرار گواه ! ....اما شما دوستان گرداننده ی سایت لر،امید که شما هم در گرداب ساده انگاری و غرور ناشی از خواندن چند مقاله وکتاب نیفتید و همچون آن خانم محترم،به علت شباهت ظاهری آسترکی با آشتروک چی چی ،نتیجه نگیرید که پس آسترکی ها از خاندان سلطنتی چند هزارساله ی ایلامی هستند،انگار که این چند هزارسال در دریاچه ی نمک آنها را خوابانده باشند!
دوستان گرامی ،گذشته ،هرچه بود،گذشت.مردمی بودند مردمی آمدند جنگیدند صلح کردند دوباره مردمی امدند و....تا به ما .اینک برماست که آینده را ،فارغ از اینکه کردیم یا لریم یا فارسیم ویا...با هم وبرای هم ،بر بنیاد خردوخردوخرد،بسازیم.راه دیگری برای رسیدن به سعادت نداریم.وسلام